کد مطلب:313706 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:180

ای ابوالفضل مسلمان ها به دادم برس
حجةالاسلام والمسلمین آقای شیخ عبدالرحمن بخشایشی، در تاریخ 24 ذی قعده ی 1414 ه ق، از مرحوم آیت الله آقای حاج سید جعفر شاهرودی «قدس سره» نقل كرد كه ایشان فرمودند:

18. شخصی مسیحی نزد من آمد تا مسلمان بشود. علت مسلمان شدن را از ایشان جویا شدم. گفت: ماشین تریلری داشتم كه در گردنه ی اسدآباد همدان در معرض سقوط به دره قرار گرفت، در حالی كه شب بود و سرمای زمستان هم همه جا را فراگرفته بود. اسم مبارك حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را در مجالس مسلمان ها شنیده بودم. با مشاهده ی این صحنه یك دفعه گفتم: یا ابوالفضل مسلمان ها به دادم برس! مثل اینكه كسی فرمان را از دستم گرفت و نجات پیدا كردم. ماشین به سنگ بزرگی خورد و توقف كرد.

پس از توقف ماشین به سطح جاده آمدم. دیدم كسی در جاده نیست، ولی نور چراغ از دره پیدا است. به سراغ آن نور رفتم، دیدم قهوه خانه آماده و غذا و چایی مهیا است، ولی صاحبش نیست. گفتم: من گرسنه هستم و ناچار باید غذا بخورم. خسته و گرسنه، شروع به غذا خوردن كردم، دیدم كسی نیامد. گرفتم خوابیدم. صبح بیدار شدم، دیدم باز كسی نیامد كه پول غذا و چای را بدهم. گفتم بروم به ماشین نگاه كنم و برگردم. پس از آنكه به سراغ ماشین رفته و برگشتم، دیدم نه قهوه خانه ای در كار است



[ صفحه 550]



و نه قهوه چی یی! اینجا بود كه متوجه شدم این هم از عنایات حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام بوده است. لذا آمده ام مسلمان بشوم، و مسلمان شد.